
قضاوت دفع حیوان حملهکننده جنگ با مشرکین و جنگ با شورشیان و فسخ نکاح به خاطر عیوب یا به علت دیگر. سپس گفته است از این قاعده، قاعدههای دیگری منبعث شده است که عبارتاند از: الْأُولَی «الضَّرُورِیاتُ تُبِیحُ الْمَحْظُورَاتِ بهشرط عَدَمِ نقصانها عَنْهَا، وَمِنْ ثَمَّ جَازَ أَکلُ الْمَیتَهِ عِنْدَ الْمَخْمَصَهِ، وَإِسَاغَهُ اللُّقْمَهِ بِالْخَمْرِ، وَالتَّلَفُّظُ بِکلِمَهِ الْکفْرِ لِلْإِکرَاهِ»،
ضرورتها حرامها را حلال میکند بهشرط آنکه ضرورت کمتر از حرمت نباشد لذا در گرسنگی اکل میته جایز است همچنین لقمه مانده در گلو را با خوردن شراب میتوان فروبرد؛ و اگر انسان مجبور شود میتواند کفر به زبان بیاورد
الثَّانِیهُ: مَا أُبِیحَ لِلضَّرُورَهِ یقَدَّرُ بقدرها وَمِنْ فُرُوعِهِ: الْمُضْطَرُّ: لَا یأْکلُ مِنْ الْمَیتَهِ، إلَّا قَدْرَ سَدِّ الرَّمَقِ
قاعده دوم این است آنچه از حرامها در ضرورتها مباح شده است بهقدر رفع اضطرار است نه بیشتر چنانچه گرسنه که مبتلابه خوردن میته شده است فقط آن مقداری میتواند بخورد که حیاتش از معرض خطر نجات یابد.
الثَّالِثَهُ الضَّرَرَ: لَا یزَالُ بِالضَّرَرِ قَالَ ابْنُ السُّبْکی: وَهُوَ کعَائِدٍ یعُودُ عَلَی قَوْلِهِمْ ” الضَّرَرُ یزَالُ، وَلَکنْ لَا بِضَرَرٍ
یعنی بواسطه ضرر نمی توان ضرر را بر طرف کرد، ابن سبکی گفته است این قول: الضرر لا یزال با الضرر، بیان دیگر از جمله ای الضرر یزال و لکن لا بضرر، است
قاعده سومی آن است که ضرر با ضرر برطرف نمیشود
با عنایت به مطالب فوق به این نتیجه رهنمون میشویم که استدلال بالا ضرر برای اکثر این مسائل مبتنی بر این است که لا ضرر را نفی حکم ضرری بدانیم
حاصل کلام این است که فقهای امامیه نسبت به فقهای عامه، در مدلول قاعده لا ضرر نظرات گوناگون و بسیار دقیقی را ارائه فرمودند و هرکدام در قبال ادعاء شان به دلیلهای محکمی اشاره میکنند برخلاف فقهای عامه که از مدلول لا ضرر بهصورت گذرا، رد میشوند.
نتیجه
با عنایت از تمامی نظریههای مذکور، به نظر میرسد، معنای حدیث لا ضرر به کوتاهسخن آن است که: «ضرر در اسلام مشروعیت ندارد» اما عدم مشروعیت ضرر دو مقوله را در برمیگیرد الف، مرحله قانونگذاری ب، مرحله اجرای قانون.
رسول اکرم «صلیالله علیه وآله» با جمله «لا ضرر و لاضرار فی الاسلام» وجود ضرر را در محیط تشریع معدوم اعلام فرمودند و بنابراین همانطور که حکایت از مرحله انشاء قوانین دارد، همینطور در موارد خاص، روابط اجتماعی مردم با یکدیگر، آنجا که عملی منجر به اضرار فردی به دیگری گردد، مورد امضای شارع قرار نخواهد گرفت.
فصل سوم:
مستندات قاعده لاضرر ولا ضرار
مستندات قاعده لا ضرر
برای اثبات قاعده لا ضرر به منابع چهارگانه «قرآن، سنت، اجماع، عقل» استدلال شده است و ما، در ذیل، به یاری خداوند متعال به تکتک از دلیلها، بهمقتضای حال، بحث میکنیم
الف، دلیل کتابی
در قرآن کریم، دو قسم بیان و استدلال بر نفی ضرر آورده شده است.
الف، نصوص قرآنی که بر دفع ضرر دلالت میکنند.
هر آیه از قرآن کریم که ظلم و ستم را نهی کرده خود دلیل منع ضرر و دفع ضرر هم هست ولی در اینجا به آن دسته از آیات قرآنی اشاره میکنیم که لفظ ضرر و مشتقات آن بهصراحت در آنجا آمده است هرچند آیاتی هم وجود دارد که از عمومیت آنها بر امتناع و دفع ضرر استدلال میگردد و ما متعرض آنها نخواهیم شد
1-لاَ تُضَارَّ وَالِدَهٌ بولدها وَ لاَ مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ
ترجمه آیه: نه مادر باید در نگهبانی فرزند بهزحمت و زیان افتد و نه پدر بیش از حدّ متعارف برای کودک متضرر شود
آیهای شریفه درصدد بیان این مطلب است که: مادر با شیر ندادن به کودکش موجبات اضرار به پدر را فراهم نکند و نیز پدر در دوران شیرخوارگی کودک فرزند را از مادرش جدا نکند که موجبات ناراحتی مادر را فراهم نماید
درباره معنا و مقصود از این آیه دو احتمال دادهشده است:
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوندبرای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
رشته حقوق همه گرایش ها : عمومی ، جزا و جرم شناسی ، بین الملل،خصوصی…
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
الف، مادر و پدر فاعل باشند. در این صورت معنای آیه چنین خواهد بود که: مادر نباید به خاطر اختلافاتی که با شوهر خود دارد به فرزند خود صدمه و زیانی وارد آورد مثلاً شیر دادن به فرزند را ترک کند و پدر نیز سزاوار نیست که به علت ناراحتی که از همسر خود دارد به فرزند، زیان برساند مثلاینکه هزینه زندگی ایشان را نپردازد و از این نظر باعث خسارت و نقصانی شود. چیزی که این نظر را تأیید میکند این است که در ابتدای آیه مذکور، آمده است
«وَالْوَالِدَاتُ یرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَینِ کامِلَینِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ یتِمَّ الرَّضَاعَهَ وَعَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُکلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وسعها»
ترجمه: و مادران بایستی دو سال کامل فرزندان خود را شیر دهند، البته آنکسی که خواهد فرزند را شیر تمام دهد و به عهده صاحب فرزند است (پدر) که خوراک و لباس مادر را به حد متعارف بدهد، هیچکس را تکلیف جز بهاندازه طاقت نکنند. در این بخش از آیه خداوند اعلی، دو حکم را بیان کرده، یکی تعیین مدت شیر دادن که دو سال است و دیگری تأمین هزینه زندگی و نفقه مادران به شکل متعارف و پسازآن بخش موردنظر ما را که در بالا ذکرشده، آورده و فرموده است: «لاَ تُضَارَّ وَالِدَهٌ بولدها وَ لاَ مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ»
احتمال دوم اینکه والده و مولود له نایب فاعل باشند چنانچه فاضل مقداد در «کنزالعرفان» همین احتمال را تقویت کرده و گفته است: گفتهشده که معنای آیه این است که پدر نباید به خاطر فرزندی که همسر او در شکم دارد به وی زیان برساند یعنی از انجام وظایف زناشویی امتناع کند و زن نیز به خاطر حمل خود نباید از نزدیکی با شوهر سرباز زند و به این وسیله باعث زیان وی گردد. در تأیید این نظر روایاتی از امام باقر و امام صادق «ع» نیز رسیده است.
درهرحال، بر اساس هریک از این احتمالات که باشد آیه مذکور دلالت برنهی از ضرر زدن دارد.
2-مِنْ بَعْدِ وَصِیهٍ یوصَی بِهَا أَوْ دَینٍ غَیرَ مُضَارٍّ وَصِیهً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ
ترجمه: بعد از خارج کردن بدهی و حقّ وصیت میت درصورتیکه وصیت یا بدهی زیانآور نباشد. این حکمی است که خدا سفارش فرموده و خدا (به همه احوال بندگان) دانا و (به هر چه ناروا کنند) بردبار است.
آیه بیانگر این است که وصیتکننده در اموال خود، نبایستی بهگونهای وصیت کند که به بعضی از ورثه ضرر وارد نماید یا بهمنظور محروم ساختن ورثه و زیان رساندن به آنها، به دیون و بدهیهایی اعتراف کند که درواقع بدهکار نبوده است، یا بیش از ثلث اموال وصیت ننماید، چه اینکه مطابق روایاتی، وصیت بیش از ثلث، اضرار به ورثه است و نفوذ آن مشروط به رضایت آنهاست.
3-وَ لاَ تُمْسِکوهُنَّ ضِرَاراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ یفْعَلْ ذلِک فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ