نیست، مخور و آنچه را که به پاکی راههای به دست آوردن آن دانایی بخور….آگاه باشید که پیشوای شما از دنیایش به دو جامهی دریده و از خوراکیهایش به دو قرص نان بسنده کرده است.»202
4-3-7. پرهیز از ویژه خواری
علت دیگر عدم تحققِ عدالت “وقوع ویژهخــواری” است. ویژهخواری یعنی آنکه افراد از مقام و نفــوذ حکومتی خود به نفع خود یا دیگرانی استفاده کنند و امتیازاتی را که قاعدتاً باید نحــو مساوی بین مردمان توزیع شود را؛ به صورت خاص و منحصر و بدون زحمت بدست آورند.
از مصادیق دیگر رفتارهای عادلانه حضرت امیر( مقابله با این ویژه خواریهاست که اوج آن را در برخورد با برادر خویش انجام داد. رفتار امام علی( با برادر خود عقیل در این رابطه شگفتانگیز و جالب توجه است. امام( خود جریان درخواست برادرش را چنین شرح میدهند:
«سوگند به خدا عقیل را در فقر و پریشانی گسترده دیدم که یک صاع (یک من) گندم بیت المال شما را از مـن درخواست کرد و کودکانش را در پریشانی دیدم با موهای غبارآلوده و رنگهای تیره: مانند آنکه رخسارشان با نیل سیاه شده بود؛ و عقیل برای درخواست خود تأکید کرده، سخن خود را تکرار میکرد و من به گفتارش گوش میدادم و گمان میکرد دین خود را فروخته و از روش خویش دست برداشته، دنبال او میروم.
پس آهن پارهای را سرخ کرده، نزدیک تنش بردم تا عبرت بگیرد و از درد آن، ناله و شیون کرد؛ مانند ناله بیمار، و نزدیک بود از اثر آن بسوزد، به او گفتم: ای عقیل مادرمان در سوگ تو بگریند؛ آیا آهنپارهای که آدمی آن را بازی خود سرخ کرده، ناله میکنی و مرا به سوی آتشی که خداوند قهار آن را برای خشم افروخته، میکشانی…»203
همچنین حضرت( در مقام تقویت این رویکرد میفرمایند:
«… قسم به خداوند من در خلافت رغبتی نداشتم و حکومت را با زیرکی و نیرنگ به دست نیاوردم…. چون خلافت به من رسید، ملاحظه کردم کتاب خدا و قانونی که برای ما وضع نموده و ما را به قضاوت برطبق آن امر کرده، پس آن را متابعت نمودم و نیز ملاحظه کردم آنچه را پیامبر سنت خود قرار داده، در آنها به رسول خدا اقتدا کردم…. اما دربارهی آنچه یادآوری نمودید که چرا در تقسیم بیتالمال بالسویه رفتار نمودم، در این امر نیز به رأی خود و هوای نفس حکم نکردم بلکه من و شما آنچه که پیامبر آورده است، چنین دریافتهایم که رسول خدا( از کار آنها فارغ شده است. بنابراین، در تقسیم اموال که خداوند کار تقسیم آن را به پایان رسانیده و حکمش را گذرانیده است، نیازی به مشورت با شما نبود.»204
نمونهی دیگر از این مبارزه با ویژهخواری را در ماجــرای طلحه و زبیر میبینیم؛ وقتی طلحه و زبیر تصمیم گرفتند جهت وصول به مطامع سیاسی و اقتصادی خویش به ظاهر به حج عمره روند، امام( به آنها اجازه داد و چون ابنعبــاس از امام پرسید که چرا با وجود اینکه برای شما توطئه اینها آشکار است، اجازه خروج از مدینه را دادید، حضرت( فرمــودند:
«ابن عباس تو مرا امر میکنی شروع به ستمپیشگی کنم و قبل از اینکه به نیکی همت گمارم، مرتکب گناه شوم. هرگز سوگند به خداوند که از آنچه او درمورد حکومت و عدالت از من پیمان گرفته، عدول نخواهم کرد.»205
4-3-8. لزوم رأفت در تامین عدالت
بایستهی دیگری که برای عدالتورزی باید مد نظر داشت؛ پرهیز از انتقامجویی و سختگیریهای سیاسی، امنیتی علیه گروه یا افرادی در جامعه است. نمونهای از برخوردهای ماندگار امام علی( که با خوارج پس از جنگ صفین رخداد؛ یکی از موارد بارز عدالتگرایانه و اخلاقمدارانهی حضرت( در قبال دشمنان خود بود. امام( در این بحران تا منتها درجهی ممکن از آزادی با خوارج رفتار کرد و درحالیکه میتوانست با آنان به سختی برخورد کند، ولی هیچگاه مرزهای اخلاقی و دینی و عدالت را نادیده نگرفت و در بدو امر با آنان با خشونت رفتار نکرد. آنان را به زندان نیفکند و حتی سهمیهی آنان را از بیت المال قطع نکرد. حضرت( در این خصوص میفرمایند:
«ما حقوق آنها را قطع نمیکنیم و مانع از ورودشان به مسجد نمیشویم و تا مادامی که عمل حرامی را مرتکب نشدهاند و خونی را نریختهاند،مزاحم آنها نمیشویم.»206
اما وقتی آنان از در جنگ با امام( درآمدند، حضرت( نیز با آنان جنگید و معتقد بود که خوارج در دامن شیطان گرفتار آمدند و شیطان راههای خود را برای حضرت گسترده است. درعینحال پس از جنگ نهروان، دربارهی باقی ماندهی آنان فرمودند:
«پس از من خوارج را نکشید؛ زیرا آن کسی که حق را طلب کرده و به خطا رفته است؛ همچون کسی نیست که به دنبال باطل رفته و آن را یافته است.»207
اما زیباترین برخورد امام علی( را میتوان با قاتل خود ملاحظه کرد؛ درحالی که دروازههای ابدیت به روی وی گشوده میشد، خطاب به فرزندانش درمورد قاتل خود فرمودند:
«ای فرزندان عبدالمطلب، نیابم شما را که در خون مسلمانان فرو روید و بهانه آورید که امیر مؤمنان کشته شده است و بدانید که در برابر من جز قاتل من نباید کشته شود. بنگرید اگر من از ضربت او از دنیا رفتم، یک ضربت به او بزنید.»208
4-4. عدالت در تعامل شهروندان
عرصــهی دیگری که برای عدالت در حوزهی اجتماع باید در نظر گرفت، عدالت رفتاری انسانها نسبت به یکدیگر است. اینکه هر یک از افراد جامعه، حداقل دارای نقشی در یک خانواده یا مح
ل
ه دارند و باید نسبت به دیگر انسانهای پیرامون خویش رفتار مناسبی داشته باشند.
در سفارشهای امیرمؤمنان( به فرزندش میتوان این تأکیدات را دریافت؛ آنجا که میفرمایند:
«ای فرزندم در آنچه بین تو و دیگری است، خود را ترازو قرار بده، پس برای دیگری بپسند آنچه برای خود میپسندی و آنچه برای خود نمیخواهی، برای دیگری هم نخواه و ستم مکن، چنانکه نمیخواهی به تو ستم شود و نیکی کن، چنانکه میخواهی به تو نیکی شود و زشت دار برای خود، آنچه که از دیگری زشت میداری و از مردم خشنود باشد. به آنچه که تو برای خود خشنود میشود و آنچه نمیدانی نگو، گرچه دانسته تو اندک باشد و نگو آنچه دوست نداری برای تو گفته شود.»209
درواقع، در اینجا امام( خویشتن انسانی را سنجه و ترازوی انصاف و رعایت آن میداند که نشان میدهد نهاد انسانی همهی انسانها میتواند داوری امر عدالت را انجام داده و گسترهی عمل آن نه تنها در سطح فردی بلکه در سطوح اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نیز تعمیم دهد. در این نگاه در ظاهر امام( عدل را در چارچوب تعاملات اجتماعی، رعایت حال دیگران قلمداد میکنند. اما در جایی دیگر حضرت( انصاف را پرهیزگاری میدانند و میفرمایند:
«بر خواهش نفس خویش مسلط باش و بر نفس خویش بخل ورز [از آنچه برایت روا نیست، بخل بورز]؛ زیرا بخل به نفس انصاف و عدل است.»210
و بلافاصله آن را در قلمرو حکومت به شهروندان تسری میدهند و میافزایند:
«مهربانی و خوشرفتاری را با شهروندان در دل خود جای ده؛ و با خدا به انصاف رفتار کن. [دستورات خدا را اجرا کن و از نواهی او بپرهیز] و از جانب خود و خویشاوندان نزدیک و هر شهروندی که به او علاقه داری و دربارهء مردم انصاف را از دست مده که اگر انجام ندهی، ستمکار باشی.»211
4-4-1. عدالت در رابطه همسر
یکی از شئون عدالت انسانها با یکدیگر در نهاد خانواده مربوط به برخورد و رابطه انسان با همسر خویش است که هر یک از زن و مرد حقوق خاص و مربوط به خود را دارند؛ و ایشان در مقابل هم باید به عدالت رفتار کنند؛ یعنی حقوق یکدیگر را ایفاء کنند. حقوقی مانند: مهریه، نفقه و … در طرف زن و حقوقی چون تمکین در طرف مرد. این حقوق محدود به حقوق فقهی نبوده و حقوق اخلاقی را نیز شامل میشود. حضرت امیر( در این زمینه میفرمایند:
«با همسرت خوش رفتار باش، زیرا خــوشرفتاری و آسانگیری برای اصلاح او مفیدتر است. از بذل و بخششهایی که همسر در منزل میکند، جلوگیری نکنید و در اینباره تنگ نظر نباشید. با او چنان باش که در پناه سنگر خانوادگی به هوسهای نامشروع نیالاید.»212
احترام و شــأن عدالت در اندیشه اسلامی در ارتباط با همسر و حقوق زناشویی تا جایی است که همانگونه که نباید تحت هیچ شرایطی ازدواج به اجبار صورت گیرد، ادامه زندگی و