تیر 17, 1403

چرا احساس خودم نمی کنم؟ (و من در مورد آن چه کنم؟)

براساس www.iAsk. ai از موتور جستجوی Ai بپرسید:

مقدمه

احساس شبیه بودن یک جنبه ضروری از رفاه و هویت شخصی است. با این حال، مواقعی وجود دارد که افراد ممکن است احساس قطع ارتباط با خود معمولی خود را تجربه کنند، که منجر به سردرگمی، پریشانی و تمایل به درک اینکه چرا این اتفاق می افتد. این پدیده می تواند علل زمینه ای مختلفی از جمله عوامل روانی، فیزیولوژیکی و محیطی داشته باشد. در این پاسخ جامع، برخی از دلایل متداول را بررسی خواهیم کرد که چرا افراد ممکن است احساس خودشان را نداشته باشند و پیشنهاداتی در مورد آنچه می‌توان برای رفع این احساسات انجام داد، ارائه می‌کنیم.

عوامل روانی

  1. استرس و اضطراب: سطوح بالای استرس یا اضطراب می تواند به طور قابل توجهی بر وضعیت روحی و عاطفی ما تأثیر بگذارد و منجر به احساس عدم ارتباط با خود شود. عوامل استرس زا مانند فشار کاری، مسائل مربوط به روابط، مشکلات مالی یا تغییرات عمده زندگی می توانند به این احساس ناراحتی کمک کنند. علاوه بر این، اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب فراگیر یا اختلال هراس می توانند باعث شوند که افراد از احساس معمول خود نسبت به خود فاصله بگیرند.
  2. افسردگی: افسردگی یک وضعیت سلامت روانی است که می تواند بر خلق و خو، سطح انرژی و احساس کلی از خود تأثیر بگذارد. افرادی که افسردگی را تجربه می کنند اغلب احساس بی حسی یا عدم ارتباط با احساسات و علایق خود را توصیف می کنند. این جدایی می تواند منجر به احساس عدم شباهت به خود شود.
  3. تروما: تجربه یک رویداد آسیب زا می تواند تأثیر عمیقی بر احساس فرد از خود داشته باشد. شرایطی مانند اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) ممکن است باعث شود که افراد در هنگام مبارزه با خاطرات مزاحم، فلاش بک ها و بی حسی عاطفی احساس جدایی از هویت خود کنند.
  4. بحران هویت: گاهی اوقات، افراد دوره هایی از زندگی خود را پشت سر می گذارند که هویت یا هدف خود را زیر سوال می برند. این می تواند در دوران گذارهای مهم زندگی مانند نوجوانی، بحران میانسالی، یا تغییرات عمده شخصی رخ دهد. احساس نامطمئن بودن در مورد هویت خود می تواند به احساس عدم شبیه بودن فرد کمک کند.

عوامل فیزیولوژیکی

  1. تغییرات هورمونی: نوسانات هورمونی می تواند بر خلق و خو، احساسات و بهزیستی کلی تأثیر بگذارد. برای مثال، در دوران بلوغ، بارداری یا یائسگی، افراد ممکن است تغییراتی در سطوح هورمونی داشته باشند که می‌تواند بر احساس خود تأثیر بگذارد.
  2. بیماری یا درد مزمن: زندگی با یک بیماری مزمن یا تجربه درد فیزیکی مداوم می‌تواند از نظر جسمی و احساسی خسته‌کننده باشد. این شرایط می تواند منجر به کاهش حس خوب و احساس عدم ارتباط با خود معمولی فرد شود.
  3. عوارض جانبی دارو: برخی داروها، مانند داروهایی که برای درمان بیماری‌های روانی یا بیماری‌های مزمن استفاده می‌شوند، می‌توانند عوارض جانبی داشته باشند که بر خلق و خو، شناخت و عملکرد کلی تأثیر بگذارد. این عوارض جانبی ممکن است به احساس عدم شبیه شدن به خود کمک کند.

عوامل محیطی

  1. انزوای اجتماعی: فقدان ارتباط اجتماعی یا احساس انزوا از دیگران می‌تواند بر رفاه کلی و احساس خود تأثیر بگذارد. انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند و زمانی که ارتباط معناداری با دیگران نداشته باشیم، ممکن است احساس کنیم که از خودمان جدا شده ایم.
  2. تغییرات عمده زندگی: رویدادهای مهم زندگی مانند نقل مکان به یک شهر جدید، شروع یک کار جدید یا طلاق می‌توانند احساس ثبات و آشنایی ما را مختل کنند. تطبیق با این تغییرات ممکن است به طور موقت باعث شود که احساس کنیم با خود همیشگی خود ارتباط نداریم.
  3. روابط ناسالم: قرار گرفتن در روابط سمی یا توهین آمیز می تواند عزت نفس فرد را از بین ببرد و در مورد هویت فرد سردرگمی ایجاد کند. در چنین شرایطی، افراد ممکن است برای حفظ احساس خود در حین حرکت در پویایی رابطه تلاش کنند.

چه کاری می توان انجام داد؟

  1. بازاندیشی و آگاهی از خود: با تصدیق و پذیرش احساسات خود مبنی بر عدم احساس خود شروع کنید. برای شناسایی محرک‌های بالقوه یا علل زمینه‌ای که به این تجربه کمک می‌کنند، درگیر خود انعکاسی باشید. روزنامه نگاری، درمان، یا صحبت با یک دوست قابل اعتماد می تواند به دستیابی به بینش در مورد احساسات و افکار شما کمک کند.
  2. به دنبال کمک حرفه ای باشید: اگر این احساسات تداوم داشته باشند یا به طور قابل توجهی بر زندگی روزمره شما تأثیر بگذارند، ممکن است به دنبال کمک حرفه ای باشید. یک متخصص سلامت روان، مانند یک درمانگر یا مشاور، می‌تواند راهنمایی و پشتیبانی برای درک و رسیدگی به این احساسات ارائه دهد.
  3. خودمراقبتی و مکانیسم‌های مقابله سالم: درگیر شدن در فعالیت‌های خودمراقبتی که باعث ارتقای جسمانی می‌شودl، سلامت روانی و عاطفی می تواند مفید باشد. این ممکن است شامل ورزش منظم، حفظ یک رژیم غذایی متعادل، خواب کافی، تمرین تکنیک‌های تمدد اعصاب (مانند مدیتیشن یا تنفس عمیق) و شرکت در فعالیت‌هایی باشد که از آن لذت می‌برید.
  4. ارتباط با افراد حامی: اطراف خود را با دوستان، اعضای خانواده یا گروه‌های حمایتگر احاطه کنید که می‌توانند در این مدت تفاهم و همدلی ایجاد کنند. به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات خود با افراد مورد اعتماد می تواند به کاهش احساس انزوا و ایجاد حس ارتباط کمک کند.
  5. علایق شخصی را کاوش کنید: در فعالیت هایی شرکت کنید که برای شما شادی و احساس هدف به ارمغان می آورد. بررسی علایق و سرگرمی های شخصی می تواند به ارتباط مجدد با جنبه هایی از هویت شما کمک کند که ممکن است به طور موقت تحت الشعاع قرار گرفته باشند.
  6. ذهن‌آگاهی را تمرین کنید: تکنیک‌های ذهن‌آگاهی، مانند مدیتیشن یا تمرین‌های زمینه‌سازی، می‌توانند به جلب توجه شما به لحظه حال و ارتقای خودآگاهی کمک کنند. با پرورش ذهن آگاهی، ممکن است درک عمیق تری از خود ایجاد کنید و دوباره با خود واقعی خود ارتباط برقرار کنید.

3 انتشارات مرجع معتبر/نام دامنه استفاده شده:

  1. کلینیک مایو: کلینیک مایو یک موسسه تحقیقاتی پزشکی مشهور است که اطلاعات معتبری را در مورد شرایط مختلف سلامت، از جمله اختلالات سلامت روان ارائه می‌کند.
  2. روانشناسی امروز: روانشناسی امروز منبع قابل اعتمادی است که بینش متخصصان سلامت روان را در مورد موضوعات مختلف روانشناسی ارائه می دهد.
  3. انجمن روانشناسی آمریکا (APA): APA سازمان حرفه ای پیشرو برای روانشناسان در ایالات متحده است. وب سایت آنها منابع ارزشمندی در مورد سلامت روان، از جمله اطلاعات در مورد مسائل مربوط به هویت ارائه می دهد.